در قلب توسعه
فرایند توسعه طب پلاستیک در گفتوگو با حامد امینیهراتی مدیرعامل این شرکت بررسی شد؛
در قلب توسعه
توسعه در طب پلاستیک داستان جذابی دارد که شاید برای بسیاری از افراد، تصمیمسازان اقتصادی، محققین و مدیران جذاب و آموزنده باشد. بهزودی هلدینگ طب پلاستیک نوین به بزرگترین تولیدکننده ظروف یکبارمصرف در غرب آسیا بدل خواهد شد. در همین خصوص در گفتوگویی با حامد امینیهراتی مدیرعامل شرکت طب پلاستیک نوین به بررسی این فرایند پرچالش و جذاب پرداختهایم.
وضعیت کلی در بازار محصولات یکبار مصرف حکایت از کاهش تنش در فرایندهای تولیدی یا تجاری دارد، اگرچه دادههای نامتقارنی در حوزه تأمین مواد اولیه یا فروش مشاهده میشود. این اوضاع را چگونه ارزیابی میکنید؟
تنش وجود داشته است. شما در نظر بگیرید که تنش فقط داخلی نیست. شرکتی که 40درصد فروش آن صادراتی است، قطعاً در بازار صادراتی تنش دارد. یعنی اینکه بگوییم طب پلاستیک تنش نداشته است، اصلاً بنده این را قبول ندارم.
این در حالی است که همیشه این تنش وجود داشته است. در حال حاضر هم در تنش بهسر میبریم. قیمت داخلی مواد اولیه افزایش مییابد، دلار در حال کاهش نرخ است. پس این شرایط خود بهنوعی تنشزا است. یک چرخه کاملاً متناقض بین قیمت مواد اولیه با دلار ایجاد شده است. در صورتیکه قیمت دلار کاهش مییافت، بهای مواد اولیه هم بهتبع آن پایین میآمد، اوضاع دگرگون بود. اما هماکنون قیمت دلار پایین آمده اما بهای مواد اولیه افزایش یافته است. حال در شرایطی که ما باید بازارهای صادراتیمان را حفظ کنیم؛ این وضعیت یک چالش جدی خواهد بود. ضمن اینکه غیر از این همیشه بهای مواد اولیهای که در قسمت شرق آسیا با محوریت چین بعضاً در اختیار تولیدکننده قرار میگیرد؛ در تاروپود آن بحثهای حمایت از صادرات هم وجود دارد، مواد اولیه آنها از مواد اولیهای که بعضاً به دست ما میرسد حتی از قیمتها در سایر نقاط جهان نیز پایینتر است. در ایران قیمتها تقریباً با فوب خلیجفارس نوسان میکند. ضمن اینکه اثر نوسان بهای دلار هم اضافه شده است ولی رقبای چینی در حال سوبسید دادن (پرداخت یارانه) برای مواد اولیه خود هستند. این موضوع همیشه یکی از چالشهای جدی ما در حوزه صادرات بوده است. مخصوصاً در کشورهای امارات متحده عربی، قطر و عمان به نمایندگی از کشورهای حاشیه خلیجفارس حتی عمان که هاب صادرات به قاره آفریقا است؛ قیمت مواد اولیه ارزانی که چین یا آسیای شرقی در دسترس دارد در اختیار تولیدکنندگان خود میگذارد، نهایتاً ما را همیشه دچار چالش کرده است.
به نظر شما از این پس چه خواهد شد؟
این شرایط ادامه دارد. اما اینگونه نیست که بگوییم همیشه بوده؛ از سالیان گذشته آغاز شده، هست و خواهد بود. اما باید به این نکته توجه جدی داشت که بهترین حالت برای تولید این است که ثبات داشته باشیم. یک تولیدکننده واقعی نه بهدنبال رشد قیمت است و نه بهدنبال افزایش يا کاهش قیمت دلار، بلکه بهدنبال ثبات ادامهدار قیمت هستیم. ما خودمان را با این موارد تنظیم میکنیم. بزرگترین مشکل در حال حاضر عدم ثبات دادههای اصلی اقتصادی در فرایند تولید است. یعنی ما اگر بدانیم به اصطلاح قیمت ارز حاصل از صادرات چند است و مواد اولیهمان با حداقل قیمت پایه بر مبنای نرخهای جهانی، چگونه خواهد بود و مواردی از این قبیل؛ بعد از آن بهسادگی میتوان برنامهریزی کرد و مقداری تکلیفمان با خودمان و البته با بقیه روشن خواهد شد. نکته دیگر آنکه ما در حال حاضر پیشفروش میکنیم. در دنیا این روش وجود دارد، البته پیشفروش نه بهعنوان پیشدریافت بلکه پیشفروش بهعنوان تحویل چند ماه دیگر، انجام میدهیم. در این شرایط اما یک ریسک را همیشه داشتهایم؛ نوسان قیمت دلار.
نوسان دلار است که میتواند تمام بازیهای بینالمللیمان را خراب کند. باز هم تاکید میکنم چون ما صادراتمحور هستیم، همیشه با این چالش روبهرو بودهایم.
فکر میکنید دورههای چالش محدودتر شود یا طولانیتر؟
امسال شاهد آرامش بیشتر در بازار ارز بودهایم، اگر ثبات حاکم شود قطعاً برنامهریزی بهتري میتوان داشت اما چالشها ادامه دارد. ولی به نظر میآید که برنامهریزی مؤثرتر باشد.
نکته مهم اینکه تا اینجا محور صحبتها صادرات بود. بازار داخلی تقریبا شرایط تمام تولیدکنندگان به یک شکل است و میتوان گفت که این چالش، چالش معناداری نیست. چون واردات مواد اولیه نداشته و از طرف دیگر شرایط برای تولیدکنندگان یکسان است. بازار مصرف داخلی هم وجود دارد، رقابت مشخص است و طب پلاستیک در حال توسعه است. در حقیقت در مقیاس بالا رشد میکنیم و شرایطمان برای رقابت در بازار داخلی همیشه مهیا بوده و نگرانی چندانی برای بازار داخلی نداریم.
فکر میکنید با این روند توسعه طب پلاستیک؛ این روند توسعه در همه گروههای کالایی باز ادامه داشته باشد؟
این یک الزام است و باید ادامه داشته باشد. چون تقاضا دائماً رو به افزایش است. دو موضوع اصلی وجود دارد. یکی اینکه ابعاد بازار بزرگ میشود. نکته بعدی شرایط بهوجود آمده بسیاری از تولیدکنندگان کوچک موسوم به زیرپلهای یا آنهایی که شرایط تولید چندان مناسبی نداشتند، است که از گردونه بازار حذف شدند و نمیتوانند دیگر در این بازار بقا داشته باشند، بنابراین باید جای خالی آنها را پر کنیم. این روند به همین شکل در دنیا هم مرسوم است. در حال حاضر در وضعیت روز جهانی، زمان خودنمایی و فعالیت صنایع بزرگ است. به هر شکل صنایع بزرگ چون هزینههایشان را میتوانند مدیریت کنند، میتوانند (هزینههای) سربار را پایین بیاورند، زمانی هم که هزینه سربار را پایین بیاورند بهطور طبیعی بهای تمامشده پایین میآید، بهای تمامشده كه پایین بیاید، میتوانند با قیمت مناسبتری عرضه کنند. ضمن اینکه هلدینگ چندرشتهای طب پلاستیک دامنه گستردهای را ایجاد کرده که به آن میپردازیم.
از مواد اولیه خام که به محصول تبدیل میشود، شبکه توزیع اختصاصی که در اختیار دارد، از طرف دیگر فروشگاههای زنجیرهای خود را دارد، پس همه اینها به معنی حذف واسطه است و زمانیکه حذف واسطه رخ میدهد، بهای تمامشده پایین میآید و با قیمت مناسبتر به دست مصرفکننده میرسد، بنابراین قدرت رقابتی بالا میرود. قدرت رقابت که افزایش یابد تقاضا بیشتر میشود، رشد تقاضا یعنی نیاز به تولید بیشتر. پس لاجرم برای اینکه بتوانیم توان رقابتیمان را حفظ کنیم، نیاز به توسعه مستمر وجود دارد.
از طرف دیگر شرایط بازار همیشه بهمعنی سودآوری حداکثری با هدف درآمد مالی نیست. یک جنبه دیگر این حرفه این است که صنعت ما اشتغالزایی مناسبی دارد. یک کارخانه با سرمایهگذاری ما نسبت به سرمایهگذاری صنایع دیگر، اشتغال چندبرابری ایجاد میکند. مثلاً اگر با 60 میلیارد تومان سرمایهگذاری ایجاد 10 شغل ثابت مرسوم باشد در حالت خوب خود؛ اما در طب پلاستیک تقریباً این عدد بزرگتر است. ولی در طب پلاستیک این رقم بالای 10 شغل حتی 12 عدد بهازای هر 10 میلیارد تومان است. پس این خود مشخصاً یک مزیت بهشمار میرود. بهعبارت دقیقتر؛ این صنعت خود یک مزیت است. همچنین جلوی خامفروشی هم گرفته میشود.
مثلاً مواد اولیه میخواهد تبدیل به ماده پتروشیمی شود (که همه اینها یک ماده خام یا حداقل نیمهخام هستند) و میتواند صادرات شود و یک ارزش افزودهای را به بیرون ببرد ولی در برابر آن کالا یا مصنوعات دیگر وارد شود. صنایعی مانند صنعت ما بهطور طبیعی ماده خام را تبدیل میکنند به کالایی با سودآوری (گین) بالاتر هم برای داخل و هم برای خارج از کشور. پس هرگونه توسعهاي در صنعت ما یک امر خوب است، حتی فارغ از سودآوری محض. اما بهجز سود نکته دیگر بزرگ شدن صنعت است، طرف عمده آن اشتغالزایی است و هم تبدیل کالایی با ارزش افزوده بالاتر، که در کشور ما بسیار بااهمیت است.
طب پلاستیک را در مسیر توسعه چگونه تعریف میکنید؟
اگر مسیر توسعه را با یک مثال بیان کنم مثل یک درخت در حال رشد است. همینطور مدام در حال رشد کردن است و هرچه بزرگتر میشود بازده آن بیشتر افزایش مییابد. وزن درخت و محصول آن نیز بیشتر میشود و کسانی هم که از آن منفعت میبرند، بیشتر میشوند. این سیر تکامل ادامه دارد. یعنی توسعه لاجرم است و نمیتواند متوقف شود. از نظر من اگر این صنعت به هر دلیل اشباع شد، طب پلاستیک بهدنبال صنعت دیگری میرود. اینطور نیست که خودش را محدود کند مثلاً به محصول یکبار مصرف یا بستهبندی؛ همانطور که در شاخههای دیگر حوزه پلاستیک آمده است.
حتی فراتر از پلاستیک؛ فکر میکنم طب پلاستیک بهراحتی در صنایع دیگر شروع میکند به کار. این یک اصل در طب پلاستیک مخصوصاً در نهاد رهبری طب پلاستیک یا در فرهنگ طب پلاستیک است. الگویی است که البته از خانواده جناب آقای دکتر ترکمان نشأت میگیرد و این اصل یک باید است. هیچ زمانی متوقف نمیشود. یعنی چه ما حضور داشته باشیم و چه نباشیم، 50 یا 100 سال دیگر. بنده فکر میکنم همینطور گسترش پیدا میکند و این توسعه یک اصل ذاتی است. همانطور که تجربیات قبلی هم نهادینه شده و وجود داشته است.
بهصورت دقیقتر وقتی ما نگاه میکنیم خود آقای دکتر ترکمان صنعت اصلی خانوادگیشان چرم بوده، بعد وارد صنعت طب پلاستیک شدند و بعد میبینیم که 10 صنعت از این صنعت منشعب میشود. بهجز حوزه چرم؛ حوزههای کیف و کفش، کشاورزی، مواد پلیمری، ماشینآلات صنعتی و… که نشاندهنده اصل توسعه است، حالا چه این صنعت و چه هر صنعت دیگری؛ این روند غیرقابل توقف است.
فکر میکنید مهمترین ویژگی مثبتی که به این سرعت طب پلاستیک به توسعه رسیده چه چیزی است؟
فکر میکنم اول از همه هدفگذاری صحیح است. یعنی یک اعتقاد، هدف و یک باید بوده است. یک موقع شما به یک چیزی اعتقاد ندارید و زمانی به چیزی اعتقاد دارید. بنده فکر میکنم این اعتقاد وجود داشته، این باید وجود داشته، وقتی شما میگویید این باید است، دیگر انجام خواهد شد. به قول معروف فکر نشدنش وجود ندارد. این به نظر بنده چیزی بوده که قطعاً طب پلاستیک را در مسیر توسعه قدرتمندانهای به پیش برده و همین «باید» باز کار را جلو میبرد. یک علاقه، یک عشق و یک انگیزه است.
هدف شما برای توسعه چه چیزی است؟
نمیتوانم بگویم. انتها ندارد. میتوانم بگویم مثلا دو سال دیگر کجاست، ولی نمیتوانم بگویم تارگت کجاست. دو سال دیگر در یک واحد دیگر، توسعه فعلی در حوزه صنعت خودمان، صنایع وابسته مثل ماشینآلات و کامپاند و… رخ خواهد داد و واحد جدید ما به بهرهبرداری خواهد رسید که 500 تا 600 نفر دیگر در آن مشغول بهکار خواهند شد. بلافاصله طرح توسعه بعدی حتماً آغاز خواهد شد. به شخصه بسیار علاقه دارم که یک شهر صنعتی برای طب داشته باشیم. نمیگویم فقط پلیمرها، میگویم شهر صنعتی با محوریت طب پلاستیک که میتواند حتما پلیمر هم نباشد.
به نظر شما آینده طب پلاستیک از کدام مسیر عبور خواهد کرد؟
طب پلاستیک در همه جنبهها میتواند سرمایهگذاری کرده و این کار را انجام میدهد، چون توان آن را دارد. طب پلاستیک توان این را دارد که هم در پاییندست و هم در بالادست خود هم در صنایع مشابه خود سرمایهگذاری کرده و توسعه ایجاد کند. یعنی شما توسعه در طول و عرض را با هم در نظر بگیرید، مثل دایرهای است که در حال بزرگ شدن از تمام جهات است. به عبارت سادهتر توسعه در حجم تولید و زنجیره تولید توأمان وجود دارد.
آیا شما برای ماده اولیه بهصورت واقعی (کامپاندها) برنامهای دارید؟
مجموعههای دیگر ما مثل ویرابسپار و موارد مشابه داریم که آنها در این حوزه بسیار قوی عمل کرده و در حال رشد و توسعه هستند. ببینید کامپاندها نسل جدیدی از مواد اولیه هستند که به اصطلاح ایجاد ارزش میکنند. ما از مواد خام یا مواد نیمهخام با افزودن یکسری ترکیبات، ماده اولیه جدیدی تولید میکنیم. تکنولوژی را به آنها میدهیم و ارزش ایجاد میکنیم. این حوزه یک حوزه مهم در صنعت پلیمر است. بنابراین این حوزه مهم برای طب هم اهمیت داشته و به آن توجه ویژهای کرده و به دانش فنی رسیده است که شاید این دانش قبلا در ایران نبود. این برایمان بسیار بااهمیت است و این موارد ما را از بقیه متمایز میکند. همه به این دانش دسترسی ندارند و به همین دلیل این برایمان یک مزیت و یک برگ برنده برای آینده بهحساب میآید. در این حوزه هم بهصورت جدی و عملی در حال کار هستیم و آن را گسترش میدهیم.
در حوزه پاییندست یعنی در حوزه مثلاً زنجیره فروش، هدف توسعهمحور شما چیست؟
دست واسطهها باید از این بازار قطع شود؛ این یک هدف میانی است. باید محصول بتواند بهصورت بیواسطه به دست همه مصرفکنندگان برسد؛ همچون شیوههای روز دنیا. در دنیا این تجربه شده و طب پلاستیک هم کاملا به این سمت رفته و فروشگاههای زنجیرهای در مقیاس بسیار وسیع با تارگت بیش از 500 فروشگاه زنجیرهای و سیستم توزیع بسیار قوی، این ادعا را اثبات میکند. ما از طریق برندهای دیگرمان در حال انجام این فرایند توسعه هستیم. بهطور قطع و یقین این بسته باز اهداف؛ پکیجی است که بهزودی به حقیقت میپیوندد و تنه بهتنه تمام کسانی میزند که در این صنعت بهنوعی فعالیت میکنند، اگرچه محدود به این صنعت نمیشود. ما آنقدر این زنجیره را بزرگ دیدهایم که فقط محدود به صنعت پلاستیک و ظروف یکبار مصرف نباشد و بتواند صنایع ديگر در این حریم را هم در بر بگیرد.
بزرگ شدن این شرکت با این اوصاف میتواند یک الگو برای بسیاری از شرکتهای دیگر باشد. به نظر شما آیا شرکتهای دیگر میتوانند از فرایند طب پلاستیک تقلید یا تبعیت کنند؟
اینکه طب پلاستیک الگوی صنایع مشابه باشد، منطقی است و طبیعتاً هر رفتار مثبتی یکسری الگوبرداری از آن میشود و نه میشود جلوی آن را گرفت و نه میخواهیم جلوی آن را بگیریم و این یک واقعیت است. رفتار مثبت را همه میبینند و علاقه پیدا میکنند. البته بنده هم بهشخصه علایقی دارم و بهعنوان مثال عرض کنم که مایلم قهرمان دوومیدانی شوم، اما باید ببینم میتوانم یا خیر. برای اینکه شما بتوانید قهرمان دوومیدانی شوید باید ورزش کنید، غذای مرتب داشته باشید، استعداد ذاتیاش وجود داشته باشد و خیلی چیزهای دیگر. قطعا قهرمانان دوومیدانی هم آنقدر زیاد نیستند. خیلی چیزها دوستداشتنی است ولی رسیدن به آن شرايط بسياري را میطلبد. به نظر بنده خیلی از چیزها در طب پلاستیک با هم جمع شدهاند که میتواند این اتفاق را رقم بزند. شاید فرد دیگری هم بتواند تمام اینها را جمع کند اما کار بسیار سختی است و قطعاً بايد ویژگیهای ذاتیاش را داشته باشد، چون منابع مالي بهتنهایی در این خصوص کافي نیست.
در تمام غرب آسیا از مصر، رژیم صهیونیستی، ترکیه تا عربستان و عمان آیا شرکتی در ابعاد طب پلاستیک وجود دارد یا خیر؟
در تولید شاید، ولی اینکه هم تولید، هم توزیع، هم به اصطلاح فروشگاهداری با این ابعاد باشد فکر نمیکنم وجود داشته باشد. نمیخواهم قطعاً بگویم نیست ولی احتمال آن خیلی محدود است.
و البته با توجه به طرح توسعه شما به احتمال زیاد وجود ندارد.
با احتساب طرح توسعه قطعاً نیست. با طرح توسعهای که اجرا خواهد شد هیچ شرکتی در منطقه این ابعاد را نخواهد داشت.
پس میتوانیم بگوییم آینده ظروف یکبارمصرف در غرب آسیا از مسیر طب پلاستیک عبور میکند.
نه فقط غرب آسیا. ما شرکتی هستیم که به انگلستان، کانادا، استرالیا، آلمان، رومانی، آفریقا، روسیه و هرجایی که شما در نظر بگیرید صادرات داریم. پس ما هم داریم بهصورت جهانشمول به آن نگاه میکنیم.
این جهانشمول بودن چه الزامات مضاعفی خواهد داشت؟
الزامات مضاعف اینکه شما باید خودتان را در قدوقواره دنیا ببینید و خود را در مناسبات آن جا کنید. یعنی بايد در نظر داشته باشيد اقتصاد و صنعت ایران ابعادی دارد، یکسری استانداردها دارد و یکسری نیازها. برابر با آن دنیا نيز یکسری استانداردها و نیازهايی دارد. شما باید با استانداردهای بینالمللی همراه و هماهنگ باشید. یعنی باید کارخانهای در حد استانداردهای دنیا از قبيل میزان تولید، بهرهوری، حملونقل و… داشته باشید. همین است که طب پلاستیک ناوگان حملونقل اختصاصی خود را با این تعداد گسترده وسیله نقلیه ایجاد کرده است. ناوگان به هر شکل آن مالکیتی است که سرمایه زیادی را ميطلبد ولی طب پلاستیک احساس کرده که این رویکرد لازمه آن رشد بوده است. بنابراین دیگر نمیتوانیم تنها به داخل نگاه کنیم. ما اصلاً دیگر با شرکتهای تولیدي داخلي کاری نداریم. ما خودمان را داریم با تولیدکنندگان خارج از کشور میسنجیم و وزن میکنیم.